مخاطب شناسی از اون قسمتهای باحال بحث سخنرانیه. اجازه بدید توی این مقاله در این مورد باهمدیگه بیشتر صحبت کنیم.
برای آشنایی بیشتر با مخاطب شناسی، اگر مقاله مربوط به اکوسیستم سخنرانی رو نخوندی، ازینجا اول اون رو بخون و بعد ادامه این مقاله رو مطالعه کن.
مدتها پیش در کلاس درسی شرکت کردم که البته کلاس دانشگاهی نبود. توی کلاس از نوع درس دادن مدرس بسیار لذت بردم. کلی بازی داشت و کلی محتوای جذابی که توی کلاس ارائه شده بود.
زمانی که صحبتهای ایشان تموم شد و همایش چند ساعته به پایان رسید، خیلی برام جالب بود که چطور یک مدرس این قدر میتونه جذاب برای چندین ساعت صحبت کنه و مخاطب رو همراه خودش تا آخر سخنرانی جوری بکشه که هم خسته نشه و هم کلی محتوای خوب بدست آورده باشه. زمانیکه کلاس تموم شد، خیلی جدی تصمیم گرفتم درمورد سخنرانی بیشتر مطالعه کنیم و مطالب بیشتری بیاموزم.
مخاطب شناسی
زمانی که با سخنرانی و قسمتهای مختلف اون آشنا شدم، به این نکته پی بردم که مهمترین قسمت یک سخنرانی بحث مخاطب شناسیه.
زمانی که برای یک عده در حال صحبت یا سخنرانی هستیم، برای مفید بودن مطالبمون و اینکه از شنیدنش خسته نشن، باید اطلاعاتی از مخاطبمون داشته باشیم. هر چی مخاطب شناسی ما قویتر باشه، به طور قطع مطالبی که برای مخاطب ارائه میکنیم بهتر خواهد بود.
اینجوریه که وقتی سخنرانی ما تموم میشه و سالن رو ترک میکنه، میگه خدا خیرش بده، کلی اطلاعات باحال و خوب برای ما ارائه کرد.
آواتار
توی مخاطب شناسی برای اینکه بتونیم اطلاعات درستی رو بدست بیاریم در اصطلاح باید برای مخاطب آواتار ترسیم کنیم. در نتیجه با استفاده از آواتار مطالب مورد نظرمون رو که به درد مخاطب میخوره براش ارائه میکنیم. برای اینکه این کار رو بتونیم انجام بدیم نیازمند دونستن یه سری ویژگیهایی از مخاطبمون هستیم. در اینجا در مورد تعدادی از این ویژگیها صحبت میکنیم.
ویژگیهای آواتار سازی
همونجور که گفته شد برای ایجاد آواتار درست و درمون، یکسری ویژگیهایی رو از مخاطب باید بدونیم. در اینجا برخی از اونها رو با همدیگه بررسی میکنیم. مواردی مثل ویژگیهای فیزیکی، عمومی، ذهنی، دانشی، تعصبی، انگیزهای و محیطی که به همه اینها الگوهای شناختی مخاطب هم گفته میشه. بریم و بعضی از این موارد رو با هم بررسی کنیم.
ویژگی فیزیکی
باید به یاد داشته باشیم که بدن انسان هرگز برای نشستن طراحی نشده و این یکی از مهمترین ویژگیهای فیزیکیه.
توی اون همایشی که خدمتتون گفتم، مدرس بارها و بارها از شرکت کنندهها کارهای عملی گرفت و ما رو به فعالیتهای بدنی وا می داشت.
مخاطب برای یکجا نشستن طراحی نشده.
همین طور نمیتونه یکجا همیشه خیره بمونه. یعنی فقط به یکجا نگاه کنه. زمانی که داریم سخنرانی میکنیم بهتره راه بریم تا چشم مخاطب خسته نشه.
ویژگی عمومی
ویژگیهای عمومی خیلی گسترده هستند. مثل سن مخاطب، جنسیت مخاطب، جایگاه اجتماعی که مخاطب داره یا حتی فرهنگی که تو اون بزرگ شده. تمام این موارد به عنوان ویژگی عمومی درباره مخاطب میتونه در نظر گرفته بشه.
اگر ما به عنوان یک سخنران بتونیم این ویژگیهای عمومی رو به صورت درست ارزیابی کنیم، برای هر کدوم از اونها برنامهای داشته باشیم و بتونم راهکارهایی رو ارائه بدیم، به طور قطع یه برنامه و همایش بسیار خوب خواهیم داشت. یعنی شرکت کنندگان ازمون راضی خواهند بود.
ویژگی ذهنی
ویژگی ذهنی برمیگرده به باورهای ذهنی که مخاطب داره. این که قبل از ورودش به همایش چه اطلاعاتی در مورد مطلبی که قراره ارائه بشه، داشته و یا اینکه چه باوری نسبت به این مطالب در ذهن او وجود داره؟ به همین دلیل یک سخنران حرفهای بایستی با چشم اندازی واحد به تمام مخاطبین نگاه کنه که بتونه همه اونها رو تا انتهای سخنرانی و برنامه همراه خودش داشته باشه.
اجازه بدین یه مطلب خیلی مهم در این مورد باهاتون در میون بزارم. اینکه یک مخاطب در کل برنامه بین دو تا چهار نکته در یادش میمونه و اگر بیشتر از این بهش اطلاعات بدیم قطعاً گیج میشه.
دانش و نگرش
مورد بعدی که در رابطه با مخاطب بایستی در نظر بگریم، دانش و نگرش او در مورد بحث سخنرانی است. اینکه در مورد موضوع صحبت چه اطلاعاتی داره.
باز هم میشه گفت حتی باورهای اون توی دانش و نگرش تأثیرگذارند. در نتیجه باید سعی کنیم به عنوان یک سخنران تا جایی که میتونیم به صورت واحد تمام اطلاعات رو برای کل مخاطبینمون یکپارچه ارائه بدیم. یعنی مطلب رو خیلی راحت و ساده و بدون شاخ و برگ اضافی برای مخاطب دسته بندی کنیم.
دوست عزیزم ازت ممنونم که تا انتها این مقاله رو مطالعه کردی و اگر برامون نظرت رو بگی هم لطف بزرگی بهمون میکنی.
فراتر از من باشید.