۷ ویژگی سخنران حرفهای که در اینجا مورد بررسی قرار میگیره، همه لازمه یک سخنران بودن نیست! بلکه مهمترین ویژگی سخنران حرفهای، تمرین و تمرین و تمرین هست.
سخنران یه جورایی میشه گفت اصلی ترین قسمت سخنرانی هست. درسته اگه مستمع یا همون مخاطب نباشه، سخنران هم وجودش بی اهمیته. اما عکس این قضیه هم برقراره.
پس توی این مقاله بریم و درمورد ۷ ویژگی سخنران حرفهای با همدیگه کلی صحبت کنیم.
ویژگیهای یک سخنران حرفهای
برای اینکه به عنوان یک سخنران حرفهای بتونیم کارمون رو درست انجام بدیم، بایستی نکاتی رو رعایت کنیم. سعی میکنیم ویژگی های مهم رو اینجا با همدیگه بررسی کنیم تا از لحاظ تئوری بتونیم دانش قابل قبولی برای سخنرانی داشته باشیم.
خوب به طور طبیعی مشخصه که برای سخنرانی حرفهای و در حد کلاس جهانی نیاز به انجام تمرینات زیاد و البته هوشمندانه داریم.
۱- اعتماد به نفس
شاید بتونم بگم مهمترین ویژگی برای سخنرانی کردن، اعتماد به نفس جناب سخنران هست. البته نه اینکه به قول معروف اعتماد به سقف داشته باشیم!
اگه قرار هست در مورد موضوعی سخنرانی کنیم، بایستی اطلاعات کامل و جامعی داشته باشیم. داشتن این اطلاعات کامل، خود به خود باعث افزایش اعتماد به نفس ما میشه و خیلی روی اون تأثیرگذاره.
کسی که اعتماد به نفس بالایی داره با قدی افراشته و کلامی مطمئن سخن میگه. در نتیجه این رفتار، نفوذ کلام او هم بسیار بیشتر خواهد بود و راحت تر میتونه روی مخاطب خودش تأثیرگذار باشه.
میتونیم با دیدن سخنرانی افراد و سخنرانان مشهور از روی اونها کپی برداری کنیم. البته پیشنهاد میکنم فقط در ابتدای کارتون این اقدام رو انجام بدید، چون به مرور زمان خیلی چِندش آور خواهد بود.
۲- پوشش مناسب
پوشش و لباس مناسب برای سخنران از مهمترین ویژگیهاست. لباس مناسب نه اینکه حتماً کت و شلوار و احیاناً کروات و ایناها باشه، یا برای خانمها صرفاً لباسهای برند و معروف، اما باید آراستگی خودش رو داشته باشه. البته پیشنهاد اول اینه که لباس سخنرانی برای آقایون کت و شلوار باشه و برای خانمها چادر و یا مانتویی که جلب توجه نکنه. بهتره بگم اندام نما نباشه.
اینکه بخواییم پوشش دیگهای رو انتخاب کنیم، شاید در روند کار خللی ایجاد نکنه، اما باید عواقب این انتخابمون رو هم در نظر بگیریم. اینکه ممکنه قضاوت افراد در مورد ما چگونه باشه و آیا اثرگذاری لازم برای کارمون رو خواهیم داشت یا خیر؟
سخنرانان به طور معمول با توجه به مکانی که در اونجا سخنرانی دارند و مخاطبین حاضر در سخنرانی کلام و لباس خودشون رو تعیین میکنند.
اگر نیاز به استفاده از لباسهای رسمی باشه، لباسهای رسمی به تن میکنند و اگر نیاز به استفاده از لباسهای نه چندان رسمی باشه، یک پوشش معمولی رو انتخاب میکنند. البته بازم لازم به ذکره که نوع پوشش سلیقهایه و عواقب خودش رو داره!
۳- کلام جذاب
کلام جذاب از دو قسمت حاصل میشه:
اول مهارت سخنوری بالا
دوم صدای رسا و گیرا
جالبه بدونید که هر دوتای این قسمتها با تمرین حاصل میشه!
برای داشتن مهارت سخنوری بالا با تمرین میتونیم بهش دست پیدا کنیم. دانستن لغات زیاد و اشعار مختلف خیلی در این زمینه میتونه جذاب باشه و ما رو به یک سخنور حرفهای تبدیل کنه.
سخنوران حرفهای با استفاده از قدرت کلمات مترادف، تمثیلها، داستانها و اشعار سخنرانی جذابی ارائه میکنند. اینکه بتونیم در سخنرانی خودمون برای موضوعات داستان یا شعری رو ارائه بدیم، به شدت مخاطب رو جذب میکنه. به طور کل داستان برای انسان جذابه. به همین دلیله که پر فروشترین کتابهای جهان، رمان هستند.
کتاب باشگاه ۵ صبحیها یه نمونه عالی از ارائه داستان در زمینه موفقیت هست. برای ارائه مفاهیم مهم و شگرف موفقیت فردی، رابین شارما از قدرت داستان استفاده میکنه و کل کتاب رو بصورت داستان مینویسه.
البته این مورد خودش به تنهایی میتونه موضوع یک بحث جدی باشه.
و اما مورد دوم صدای گیرا.
این مورد به این مفهوم نیست که باید صدایی مثل یک خواننده داشته باشیم. بلکه باید صدایی گیرا و تمرین کرده از طرف ما به گوش مخاطبمون برسه. صدایی که باعث خسته شدنش نشه.
زمانی که قراره برای یه مدت طولانی مخاطب صدای ما رو بشنوه، لازمه شرایطی رو براش بوجود بیاریم که از صدامون خسته نشه. در واقع بایستی با تمرینات صدا سازی، حنجره خودمون رو بسازیم.
برای داشتن صدای خوب باید تمرینات زیادی انجام بدیم. تمریناتی که شامل تقویت حنجره میشه، گستره صدا رو بیشتر میکنه و باعث میشه صدامون در حین صحبت کردن نگیره.
۴- زبان بدن مناسب
زبان بدن که با عنوان Body Language ازش یاد میشه، یکی دیگه از ویژگیهای مهم یک سخنران هست. کلی کتاب باحال و جالب در مورد زبان بدن وجود داره و میشه با مطالعه اون کتابها برای داشتن زبان بدنی قوی امیدوار بود.
یکی از بزرگترین افرادی که در جهان درمورد زبان بدن کتابهای زیاد و عالیی داره، آلن پیز هست.
قبلا داخل سایت یه مقاله بسیار مفید و جامع در مورد زبان بدن قرار دادم و میتونید از طریق لینک زیر اون رو مطالعه کنید.
اما یه قسمت دیگه هم برای زبان بدن وجود داره و اونهم نوع پوششه که درموردش با همدیگه صحبت کردیم.
۵- وقت شناسی
وقت شناسی در کل چیز خوبیه! اینکه به وقت خود و دیگران احترام بگذاریم، نشونه شخصیت ماست. یک سخنران هم باید در حد بالایی ازین ویژگی برخوردار باشه. جوریکه هم برای وقت خودش و هم برای وقت دیگران ارزش قائل بشه.
از به موقع شروع کردن کلاسها گرفته تا برگزاری سر ساعت همایشها. همگی از نکات مهم و تأثیرگذار برای یک سخنران هست و اون رو از سایرین متمایز میکنه.
به این نکته توجه کنید. فرض کنید توی یک همایش ۳۰۰ نفر شرکت کردند و قراره همایش ساعت ۸ صبح شروع بشه. به دلایلی همایش به جای ساعت ۸، ساعت ۸ و پنج دقیقه شروع میشه. چیزی که توی ایران متأسفانه بسیار متداول هست. البته معمولاً تأخیر ۵ دقیه نیست، بلکه باید ساعتی محاسبه بشه!
با توجه به اینکه ۳۰۰ نفر داخل سالن هستند و همایش با ۵ دقیقه تأخیر شروع شده، در مجموع ۱۵۰۰ دقیقه معادل ۲۵ ساعت وقت مخاطبین رو هدر دادیم!
آمار وحشتناکی میشه، درسته؟
ما به عنوان یک سخنران در مورد وقت مخاطبمون مسئول هستیم.
اجازه میخوام نکته دیگهای هم درمورد وقت شناسی خدمتتون بگم. احتمالاً این مصرع حضرت حافظ رو که به صورت ضرب المثل در اومده رو شنیدین
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد…
از این منظر هم میشه به وقت شناسی نگاه کرد. یعنی بدونیم چه کلامی رو در چه جایگاهی بگیم و درموردش صحبت کنیم. لازم نیست در هر همایش یا کلاسی، هر حرفی گفته بشه و البته لازمم نیست هر آنچه رو که میدونیم در همه جا بیان کنیم.
۶- تسلط بر موضوع
کلاسهای مدرسه یا دانشگاه رو یادتونه؟ گاهی گیر معلم یا استادی میافتادیم که نمیتوست درست و درمون بهمون درس بده. دلیلش هم این بود که خودش روی اون موضوعات مسلط نبود، در نتیجه نمیتونست درمورد اون موضوعات به راحتی صحبت کنه.
حالا فرض کنید توی یک همایش هم مدرس توی همچین وضعیتی گیر کنه!
چه حادثه غم انگیزی رخ میده. نه راه پس و نه راه پیش…
اگه قرار درمورد موضوعی صحبت کنیم بایستی روی اون موضوع به طور کامل مسلط باشیم تا بتونیم صحبتمون رو به راحتی برای مخاطبمون ارائه کنیم.
با توجه به گستردگی علوم و تکنولوژی در دنیایی امروز دسترسی به اطلاعات درجه اول کار سختی نیست. مخاطب هم براحتی متوجه میشه که آیا مدرس و سخنران این کاره هست یا کلاً فقط یه سری چیزها رو یاد گرفته و الان داره همون ها رو بدون تحلیل درست ارائه میده.
مواظب اثر هالهای که یک سخنران از خودش بواسه معلومات و تسلطش بر موضوع در ذهن مخاطب ایجاد میکنه باشیم.
۷- نداشتن لهجه و تعصب
مورد دیگهای که به نظرم میتونه خیلی مهم و ضروری باشه، لهجه نداشتن سخنران هست. اینکه بتونه به راحتی صحبت کنه جوری که لهجهای در کلامش دیده نشه.
بقول استاد محمد پیام بهرامپور، لهجه مثل یه لباس میمونه. شما جایی که نیاز دارید این لباس رو میپوشید و جایی که بهش نیازی ندارید لباس رو از تن بیرون میارید.
برای از بین رفتن لهجه بهترین کار تمرین شنیدن و نه گوش دادن تنها هست. اجازه بدید این رو دقیقتر توضیح بدم.
گوش دادن بوسیله گوشهای ما اتفاق میفته. یعنی ما صدایی رو به وسیله گوشها میشنویم.
اما شنیدن به احساس ما بر میگرده. یعنی متوجه منظور کلامی که داره گفته میشه، میشیم.
براتون شاید پیش اومده که با کسی، مخصوصاً باباتون صحبت میکنید 🙂 . بعد از کلی صحبت، تازه ایشون میگن چی گفتی؟!
و در این حالت انگار یک پارچ آب یخ ریختن روی سرمون. در واقع در این موقعیت ایشون فقط صدای ما رو گوش میداده، اما خبری از تحلیل و شنیدن کلام نبوده.
از طرفی سخنران نباید نسبت به موضوع و چیزی از خودش تعصب و هواداری افراطی نشون بده. لااقل به نظر بنده و با توجه به تجربیاتم و همینطور کتابهایی که در این زمینه مطالعه کردم، تعصب سخنران نسبت به موضوعی بسیار میتونه براش گران تموم بشه.
ممنونم از اینکه تا انتهای مقاله با من همراه بودید. البته باید این رو هم مجدد خدمتتون بگم که یادتون نره همه اینا نیاز به تمرین و ممارست بسیار زیاد داره. یعنی
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد